دلم بخل میخواد


Avareh Marg Copyright © 1390 - 1394 All right reserved

دلم یه بغل میخواد

یه بغلی که برم توش و حالا حالاها بمونم

وهی نترسم که الان تموم میشه.

نترسم که همین دقیقه ها تموم میشه ...

یه بغل که دستاشو سفت بپیچه دورم

یه بغل نرم که رو دستش ساعت نبسته باشه.

اون وقت من بتونم یه هفته،یه ماه ،یه سال،یه قرن توش بمونم

و هیچ کدوممون ندونیم ساعت چنده.

یه بغلی که بتونم توش تا میتونم گریه کنم.هق هق.

جای تمام گریه هایی که تو دلم موند و من دلم نیومد تنهایی صاحبشون بشم.

جای همه ی وقتاهایی که تا اومدم استارت یه گریه ی اساسی رو بزنم

یادم اومد دستهایی رو کم دارم برای پاک کردن اشکام.

دلم یه بغل مهربون میخواد که توش آروم بشم.

بعد یه جایی بین بازوهای مردونش و سینه ی گرمش آروم بگیرم

وبا لالایی قلبش خوابم ببره.

دلم ....

دلم بغل تو رو می خواد اونم برای همیشههههههه....






http://up.ghalebgraph.ir/up/galebgraph/authors/hamidreza/Bahman94/3/10.png


27 / 9 / 1390 9:29 بعد از ظهر |- اواره مرگ -|

C†?êmê§